روي سيم هاي لخت فشارقوي،
عشق بازي مي كنند؛
گنجشك ها...
جليل صفربيگي
*ضمنا تصوير من رو ياد آهنگ حبيب هم مي اندازه:
.......كه دو تا كفتر چاهــي روي شاخه هاش نشست
اولي گفت: اگه بارون باز بباره تو كوير/ ديگه اما سررسيده عمر اين درخت پير
دومي گفت كه: قديما يادمه كوير نبود/ جنگل و پرنده بود و گذر زلال رود
گفتن و از جا پريدن با يه دنيا خاطره/ اون درخت اما هنوزم تو كوير باوره