یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۵:۵۳ ۳۲۱ بازديد
پروردگارا ...
چه روزهاي بيهوده ي بسيار كه بخاطر زمان از دست رفته !
ماتم نگرفته ام ...
تو هر لحظه از عمر مرا در دست هاي خود داشته اي ...
پنهان در قلب اشياء ، تو بذرها را به جوانه ، غنچه ها را به شكوفه
و گل ها را به ميوه هاي رسيده بدل ميكني !
من خسته بودم و خفته در بستر حقيرم
تصور ميكردم كه همه كارم بازمانده است ...
صبحدم ، بيدار شدم و
باغچه را مملو از شگفتي گلها يافتم ...!