یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۵:۵۳ ۳۵۱ بازديد
و غم اشاره محوي به ردّ وحدت اشياست
خوشا به حال گياهان كه عاشق نورند
و دست منبسط نور روي شانه آنهاست
نه! وصل ممكن نيست
هميشه فاصله اي هست
دچار بايد بود
وگرنه زمزمه حيرت ميان دو حرف
حرام خواهد شد
و عشق
سفر به روشني اهتراز خلوت اشياست
و عشق؛
صداي فاصله هاست
صداي فاصله هايي كه غرق ابهامند
و دست عاشق در دست ترد ثانيه هاست
و او و ثانيه ها مي روند آن طرف روز
و او و ثانيه ها روي نور مي خوابند...
* عنوان برگرفته از آيه 257 سوره بقره كه در دنباله آية الكرسي، ميخوانيم ش.
آيه را دوست دارم، و دعايم اين است كه مشمول قسمت اول شويم و آن روزي نرسد كه گرفتار قسمت دوم آيه شده باشيم.
** اين تصوير هم از چشمه ديمه در چهارمحال بختياري ست كه اين هم با شعر همخواني داشت به نظرم.