شعر

شعر

ما نيز در رقص آوريم آن سرو سيم اندام را

۳۷۱ بازديد
بـرخـيـز  تـا يـك سـو نهيم اين دلق ازرق فام را          بـر بـاد قـلـاشـي دهـيـم ايـن شـرك تقوا نام را
هـر سـاعـت از نـو قـبله‌اي با بت پرستي مي‌رود          تـوحـيـد بـر مـا عـرضـه كن تا بشكنيم اصنام را
مـي بـا جـوانـان خـوردنـم بـاري تـمـنا مي‌كند          تـا كـودكـان در پـي فـتـنـد اين پير دردآشام را
از مـايـه بـيـچـارگـي قـطـمـيـر مـردم مـي‌شود          مـاخـولـيـاي مـهـتـري سـگ مـي‌كـنـد بلعام را
زيـن تـنـگـنـاي خـلوتم خاطر به صحرا مي‌كشد          كـز بـوسـتـان بـاد سـحر خوش مي‌دهد پيغام را
غـافـل مـبـاش ار عـاقلي درياب اگر صاحب دلي          بـاشـد كـه نـتـوان يـافـتـن ديـگـر چنين ايام را
جـايـي كـه سـرو بوستان با پاي چوبين مي‌چمد          مـا نـيـز در رقـص آوريـم آن سـرو سيم اندام را
دلـبـنـدم آن پـيمان گسل منظور چشم آرام دل          نـي نـي دلـارامـش مـخـوان كز دل ببرد آرام را
دنيا و دين و صبر و عقل از من برفت اندر غمش          جـايـي كـه سـلـطان خيمه زد غوغا نماند عام را
بـاران اشـكـم مـي‌رود وز ابـرم آتـش مـي‌جـهـد          با  پختگان گوي اين سخن سوزش نباشد خام را
سعدي  ملامت نشنود ور جان در اين سر مي‌رود          صـوفـي گـران جـانـي بـبـر سـاقـي بياور جام را


حواله به آسمان...

۳۶۸ بازديد




در نا كجا، پيدا آباد ِشهري ..!

كه دليل افتاب ..
را بر خاك  مي برند…

نا پيدا، كجا آباديست ..  !!

كه فرشتگان
خاكش را به سرمه مي برند…




دلنوشته  ها....
م.ب (فروردين ۸۸ )


بهار را باور كن...

۳۳۴ بازديد

كلكچال – فروردين90


زندگي ام

درخت خشكيده اي
ميان  كوهستاني بهار زده…
درخت را باور كنم يا بهار را؟

دلنوشته ها
م.ب -فروردين 90


از اين‌روست كه...

۳۴۷ بازديد


براي چيدن گل سرخ، نه ارّه بياور، نه تبر !

سرانگشت ساده‌ي همان ستاره‌ي بي‌آسمانم ... بس ،
تا هر بهار به بدرقه‌ي فروردين ،
هزار پاييز پريشان را گريه كنم .

- هم از اين‌روست كه خويشتن را دوست مي‌دارم .

براي كُشتن من، نه كوه و نه واژه ،
اشاره‌ي خاموش نگاهي نابهنگامم ... بس .
تا معني از گل سرخ بگيرم و شاعر شوم .

- هم از اين روست كه ترا دوست مي‌دارم .

براي مُرده‌ي من، نه اندوه آسمان و نه گور زمين ،
تنها كابوس بي‌بوسهْ‌رفتنِ مرا از گفتگوي گهواره بگير.
من پنجه‌ي پندار بر ديدگان دريا كشيده‌‌ام

پس شكوفه‌كن اي نارون، ‌اي چراغ، اي واژه !
اين‌جا پروانه و پري به رويا‌ي مزمور ماه ،
دريچه‌اي براي دل من آورده‌اند .

- هم از اين روست كه جهان را دوست مي‌دارم .

                                                                   سيد علي صالحي


رنگين كمانم را گم كردم

۳۷۰ بازديد

ديروقتي ست
رنگين كمانم را
گم كرده ام
اين هم تصويرش
كسي آن را نديده؟
كسي نشاني از رنگين كمانم ندارد؟
من دلم هفت رنگ رنگين كمانم را ميخواهد....

   

دلنوشته ها


سخاوتنمد يا ستمگر!

۳۸۵ بازديد

آوريل ستمگرترين ماه هاست

از زمين مرده گل هاي ياس مي روياند

ياد و هوس را در هم مي آميزد

+ به نظرم اما سخاوتمندانه ترين... ماه هاست...!


                                                   تي.اس .اليوت


از همه عالم به درم!

۳۶۹ بازديد
سيزده را همه عالم به در از شهر كنند

من خود آن سيزدهم كز همه عالم به درم...


+آهنگ جديد بلاگ از (Alexandre Desplat )  موسيقي متن فيلم Extremely Loud and Incredibly Close

براي شنيدن

+كدهاي موسيقي وبلاگ شعر و تصوير براي وبلاگ ها (+)


شهريار


گره بزنيم يا باز كنيم؟

۳۱۳ بازديد

اين چه رسمي ست؟
چه كس گفته چنين
با گره سال خود آغاز كنيم؟
از هزاران گره مانده به راه
تو بيا تا گره اي باز كنيم..‎.‏

مليحه امامي


من روي دست فاصله تشييع ميشوم..‏

۹۵۵ بازديد

گفته بودي:
"گيرم بهار هم بيايد
فاصله‌ ها سبز مي‌شوند فقط..."
حالا بهار آمده
فاصله ها سبز
و همچنان باقي ست...
دستي را بگو كه از فاصله ها دورمان كند...‏

دلنوشته ها

* عنوان از سيدحسن حسيني


شوق برگ و بارم نيست...‏

۱,۱۵۷ بازديد

نهال بودم و در حسرت بهار! ولي
درخت ميشوم و شوق برگ و بارم نيست...

فاضل نظري
"گريه هاي امپراتور"