در نا كجا، پيدا آباد ِشهري ..!
كه دليل افتاب ..
را بر خاك مي برند…
نا پيدا، كجا آباديست .. !!
كه فرشتگان
خاكش را به سرمه مي برند…
دلنوشته ها....
م.ب (فروردين ۸۸ )
براي چيدن گل سرخ، نه ارّه بياور، نه تبر !
سرانگشت سادهي همان ستارهي بيآسمانم ... بس ،
تا هر بهار به بدرقهي فروردين ،
هزار پاييز پريشان را گريه كنم .
- هم از اينروست كه خويشتن را دوست ميدارم .
براي كُشتن من، نه كوه و نه واژه ،
اشارهي خاموش نگاهي نابهنگامم ... بس .
تا معني از گل سرخ بگيرم و شاعر شوم .
- هم از اين روست كه ترا دوست ميدارم .
براي مُردهي من، نه اندوه آسمان و نه گور زمين ،
تنها كابوس بيبوسهْرفتنِ مرا از گفتگوي گهواره بگير.
من پنجهي پندار بر ديدگان دريا كشيدهام
پس شكوفهكن اي نارون، اي چراغ، اي واژه !
اينجا پروانه و پري به روياي مزمور ماه ،
دريچهاي براي دل من آوردهاند .
- هم از اين روست كه جهان را دوست ميدارم .
كلكچال – فروردين90
زندگي ام …
درخت خشكيده اي
ميان كوهستاني بهار زده…
درخت را باور كنم يا بهار را؟
آوريل ستمگرترين ماه هاست
از زمين مرده گل هاي ياس مي روياند
ياد و هوس را در هم مي آميزد
+ به نظرم اما سخاوتمندانه ترين... ماه هاست...!
ديروقتي ست
رنگين
كمانم را
گم
كرده ام
اين
هم تصويرش
كسي
آن را نديده؟
كسي
نشاني از رنگين كمانم ندارد؟
من
دلم هفت رنگ رنگين كمانم را ميخواهد....
+آهنگ جديد بلاگ از (Alexandre Desplat ) موسيقي متن فيلم Extremely Loud and Incredibly Close
+كدهاي موسيقي وبلاگ شعر و تصوير براي وبلاگ ها (+)
گفته بودي:
"گيرم بهار هم بيايد
فاصله ها سبز ميشوند فقط..."
حالا بهار آمده
فاصله ها سبز
و همچنان باقي ست...
دستي را بگو كه از فاصله ها دورمان كند...
دلنوشته ها
* عنوان از سيدحسن حسيني