شعر

شعر

ناز انگشتاي بارون تو باغم مي‏كنه

۳۵۱ بازديد

من بهارم، تو زمين ... من زمينم، تو درخت
من درختم، تو بهار ... من درختم، تو بهار
ناز انگشتاي بارون تو باغم ميكنه
ميون جنگلا طاقم ميكنه


/**/

تو بزرگي مثل شب، اگه مهتاب باشه يا نه
تو بزرگي مثل شب
خود مهتابي تو اصلاً، خود مهتــاب
مثل شب، گود و بزرگي مثل شـب
اگه روزم كه بياد
تو تميزي، مثل شبنم، مثل صبح

تو مثل مخمل ابري، مثل بوي علفي
مثل اون ململ مه نازكي،
اون ململ مه
كه رو عطر علفا
هاج و واج مونده مردد
ميون موندن و رفتــن
ميون مرگ و حيــات

مثل برفايي تو
اگه آبم كه بشن برفا و عريون بشه كوه
تو همون قلۀ مغرور و بلندي
كه به ابراي سياهي و به بادهاي بدي مي‏خنـ ـدي


احمد شاملو براي شنيدن

* آهنگ خونده شده رو شعر و كل شعر رو دوست دارم (البته اين شعر از روي آهنگه و احتمالا با شعر اصلي كمي فرق داره).
كلا حس خوبي داره برام.
غير اينكه خاطره داره برام. من رو ميبره به سالهاي 77-78. اولين بارهايي كه از تي وي چنين آهنگايي شنيديم. خوب يادمه كه يه شب كه تي وي همينجور و طبق معمول براي خودش روشن بود و هركس به كار خودش. مامان داشت تلفن حرف ميزد. حتي يادمه با كي. يهو تي وي يه آهنگ گذاشت كه گوش هام تيز شد. داداش بزرگه رو صدا كردم، گفتم: بيا، داريوش داره ميخونه... ميدونستم بعيده اما خب خيلي شبيه بود، خصوص تو اون چندثانيه اول خيلي شك برانگيز بود... گفتم شايد اتفاق خاصي افتاده. حتي داداشم هم شك كرد. به مامان گفتيم تلفن رو ول كن بيا گوش كن. مامان كه شنيد، به پشت خطي گفت بزن تي وي و بشنو! خلاصه اوضاع خنده و جالبي بود. بعدتر فهميديم خشايار اعتمادي بود خواننده ش.
هواي خوب بهاري
امروز و نم بارون ش، سبب زمزمه ش تو ذهنم شد.

صدايم كن...‏

۳۲۸ بازديد

درخت را به نام برگ
بهار را به نام گل
ستاره را به نام نور
كوه را به نام سنگ
دلِ شكفتۀ مرا به نام عشق
عشق را به نام درد
مرا به نام كوچكم صدا بزن


عمران صلاحي
* هميشه اين سه شعر با هم در ذهنم مي آيند:

- اولي همين كه در پست آوردم و البته قبل از اين هم در اين وبلاگ با تصوير ديگري آورده شده.


- دومي شعر سهراب كه:

                                   صدا كن مرا
                                   صداي تو خوب است 
                                   صداي تو سبزينه آن گياه عجيبي است
                                   كه در انتهاي صميميت حزن مي رويد...

- سومي هم مربوط به آهنگي كه عليرضا عصار خوانده و عنوان برگرفته از آن ست:

                                    صدايم كن، صداي تو ترانه ست... كلامت آيه هاي عاشقانه ست...
" />

غمِ دريا دارم...‏

۳۶۲ بازديد

من كه در تنگ براي تو تماشا دارم
با چه رويي بنويسم غم دريا دارم؟

دل پر از شوق رهايي است، ولي ممكن نيست
به زبان آورم آن را كه تمنا دارم

چيستم؟! خاطره ي زخم فراموش شده
لب اگر باز كنم با تو سخن ها دارم

با دلت حسرت هم صحبتي ام هست، ولي
سنگ را با چه زباني به سخن وادارم؟

چيزي از عمر نمانده ست، ولي مي خواهم
خانه اي را كه فروريخته برپا دارم

فاضل نظري


تعبير سكوت!

۴۰۱ بازديد


وقتي كه دور از همگان،
بخواهي خواب عزيزت را براي آينه تعبير كني،
معلوم است كه سكوت علامت آرامش نيست...

سيدعلي صالحي




*موسيقي بي كلام پس زمينه بلاگ از برنارد كخ (Bernward Koch) آهنگ بسيار زيباي silent star
  براي شنيدن

*صفحه مخصوص كدهاي موسيقي بلاگ شعرها وتصويرها براي قرار دادن كد اهنگ در وبلاگ


در هواي عشق تو پر مي‌زند با بي‌قراري

۳۵۲ بازديد

صبح بي‌تو، رنگ بعد از ظهر يك آدينه دارد
بي‌تو حتي مهرباني حالتي از كينه دارد

بي‌تو مي‌گويند: تعطيل است كارِ عشق‌بازي
عشق، اما كي خبر از شنبه و آدينه دارد

جغد، بر ويرانه مي‌خواند به انكار تو، اما
خاك اين ويرانه‌ها، بويي از آن ويرانه دارد

خواستم از رنجش دوري بگويم، يادم آمد
عشق با آزار، خويشاوندي ديرينه دارد

روي آنم نيست تا در آرزو، دستي برآرم
اي خوش آن دستي كه رنگ آبرو از پينه دارد

در هواي عشق تو پر مي‌زند با بي‌قراري
آن كبوترْچاهي زخمي كه او در سينه دارد

ناگهان قفل بزرگ تيرگي را مي‌گشايد
آن‌كه در دستش كليد شهر پر آيينه دارد

                                                               قيصر امين پور


هوس

۳۳۳ بازديد


ميدانستم اخر ...
روزي من تنها ميمانم و تو...

ميدانستم اخر
روزي هرچه عاشقانه بگويم...
درتنهايي!
اين پنجره رو به خورشيد..
اين باد
اين دل...
اين هوا..
اين هوس..

هوس تنهايي بك عاشقانه ي ارام را بردلم ميگذارد...



دلنوشته ها ..

م.ب
اخرين جمعه
اسفند 90



هيچ چيز نمي خواهم!

۳۸۲ بازديد

اندكي صبر تا فايل فلش لود گردد...

فرياد نميكشم..
    كه خواهند گفت از استخوان درد است

مويه نخواهم كرد..
  باور نميكنند كه صداي زخمي يك مرد است

گريبان نميدرم ..
كه عرياني عادت درختان بي تصميم در تازيانه هواي سرد است

صله اي نمي خواهم
از هيچكس..
چرا كه طلا تمام افتخار ازين دارد كه به رنگ گونه هاي من زرد است



ياد ِ يادها بخير....

۴۰۷ بازديد


نبودم كه بداني

اينكه باشم..

قدرت را ميدانم...

**

نبودي كه بدانم

اينكه باشي

قدرم را ميداني...


دلنوشته ها...
م.ب( اذر 90)


اي دريغ از ما اگر كامي نگيريم از بهار

۳۸۷ بازديد

بوي باران   بوي سبزه ….  بوي خاك
 
شاخه هاي شسته، باران خورده، پاك

آسمان آبي و ابر سپيد
 
برگهـــاي سبز بيد

عطر نرگس رقص باد
نغمه شوق پرستو هاي شاد

خلوت گرم كبوترهاي مست
 
نرم نرمك مي‌رسد اينك بهار
 
خوش به حال روزگـــــار

خوش به حال چشمه ها و دشت ها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها

خوش به حال غنچه هاي نيمه باز
 
خوش به حال دختر ميخك كه مي خندد به ناز

خوش به حال جام لبريز از شراب
خوش به حال آفتاب

اي دل من گرچه در اين روزگار
جامه رنگين نمي پوشي به كام
 
باده رنگين نمي نوشي ز جام

نقل و سبزه در ميان سفره نيست
جامت از ان مي كه مي بايد تهي است

اي دريغ از تو اگر چون گل نرقصي با نسيم
 
اي دريغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
 
اي دريغ از ما اگر كامي نگيريم از بهار

گر نكوبي شيشه غم را به سنگ
هفت رنگش ميشود هفتاد رنگ

فريدون مشيري

با خوانش هاي مختلف بشنويد:
بوي باران - بيژن خاوري (آهنگ: فريدون شبخيز)                    بوي باران - داريوش (آهنگ: فرهاد فخرالديني)
بوي باران - شجريان (آهنگ: حسين يوسف زماني)                بوي باران - فريدون فرهي (آهنگ: فرهاد فخرالديني)
بوي باران - گروه همنوايان (بوي باران و سرود گل)                  بوي باران - شاهرخ وفا


روز فراق

۳۴۸ بازديد


اين يك دو دم كه مهلت ديدار ممكن است
درياب كارما كه نه پيداست كار عمر

بي عمر زنده ام من وزين بس عجب مدار
روز فراق را كه نهد در شمار عمر
حافظ