شعر

شعر

شرافت؟!

۳۳۴ بازديد


زناني را مي‌شناسم من
كه شرافتمندانه دست به دست شده‌اند
در ميان جلادان
و خواب تجاوز در ذهن‌شان
فريادكشي‌ست ابدي...
رضا براهني


گر نروم، نيستم*

۳۵۱ بازديد

من آن موجم كه آرامش ندارم
به آساني سر سازش ندارم  

هميشه در گريز و در گذارم 
نميمانم به يك جا، بي قرارم...


سفر يعني من و گستاخي من
هميشه رفتن و هرگز نماندن

هزاران ساحل و ناديده ديدن

به پرسش هاي بي پاسخ رسيدن

من از تبار دريا از نسل چشمه سارم

رها تر از رهايي حصار بي حصارم

ساحل حصار من نيست

پايان كار من نيست

همدرد و يار من نيست

كسي كه يار من نيست در انتظار من نيست

صداي زنده بودن در خروشم

به ساحل چون مي يايم خموشم

به هنگامي كه دنيا فكر ما نيست

براي مرگ هم در خانه جا نيست

اگر خاموش بشينم روا نيست

دل از دريا بريدن كار ما نيست

من از تبار دريا از نسل چشمه سارم

رها تر از رهايي حصار بي حصارم

اردلان سرفراز

براي شنيدن

* عنوان برگرفته از شعر اقبال لاهوري كه خدا بخواد، بعدتر مي آوردم.
** به نظرم تصوير به شدت به شعر فاضل نظري هم مي آمد، همانكه ميگويد:
اي موج پر از شور كه بر سنگ سرت خورد/ برخيز، فداي سرت، انگار نه انگار
منتهي قبل تر آورده بودمش.
*** پانزده بهمن تولد داريوش هست، واقعيت اينه كه خيلي از صداش و آهنگ هاش خاطره دارم، و اينكه بعضي شعرهايي هم كه خونده خيلي دوست دارم، براي همين دوست داشتم كه تو روز تولدش، يكي از آهنگ هايي كه خونده رو بيارم اينجا و قرعه به اين آهنگ افتاد.

تاريكم...

۳۲۳ بازديد


خانه‌ات سرد است؟
خورشيدي در پاكت مي‌گذارم
و برايت پست مي‌كنم
ستاره‌ي كوچكي در كلمه‌اي بگذار
و به آسمانم روانه كن
بسيار تاريكم ....

منوچهر آتشي


پرنده مردني است

۳۷۲ بازديد


 دلم گرفته است
 دلم گرفته است
 به ايوان مي روم و انگشتانم را
 بر پوست كشيده  ي شب مي كشم
 چراغهاي رابطه تاريكند
 كسي مرا به آفتاب
 معرفي نخواهد كرد
 كسي مرا به ميهماني گنجشك ها نخواهد برد
 پرواز را به خاطر بسپار
 پرنده مردني ست

فروغ فرخزاد


نگاهم ميكند، گنجشكِ كوچك

۳۲۶ بازديد
تو مي‏خواهي مرا انگار گنجشك
نگاهم مي‏كني هر بار گنجشك...
چه احساسِ عجيبي با تو دارم
كمي انسانم و بسيار گنجشك

سيدحبيب نظاري
ت.ن: چون دوستان پست هايي با تصويري از پرنده گذاشته بودن، گفتم اين پست درفتي م رو بيارم ;)

كوچۀ بن بست...‏

۳۴۶ بازديد

ميون اين همه كوچه كه به هم پيوسته
كوچۀ قديميِ ما؛ كوچۀ بن بسته...

ديوارِ كاه گليِ يه باغ خشك، كه پر از شعراي يادگاريه
مونده بين ما و اون رود بزرگ، كه هميشه مثلِ بودن جاريه

صداي رودِ بزرگ، هميشه تو گوشِ ماست
اين صدا، لالاييِ خواب خوبِ بچه هاست

كوچه اما هرچي هست
كوچۀ خاطره هاست

اگه تشنه، اگه خشك
مال ماست، كوچۀ ماست


توي اين كوچه به دنيا اومديم، توي اين كوچه داريم پا ميگيريم
يه روزم مثلِ پدربزرگ بايد، تو همين كوچۀ بن بست بميريم

اما ما عاشق روديم، مگه نه؟!
نمي‏تونيم پشتِ ديوار، بمونيم

ما يه عمر ئه تشنه بوديم، مگه نه؟!
نبايد آيۀ حسرت بخونيم

***
دست خستمو بگير، تا ديوارِ گِلي رو خراب كنيم
يه روزي هر روزي باشه، دير و زود

ميرسيم باهم به اون رود بزرگ
تن‏هاي تشنه مونو ميزنيم به پاكي زلالِ رود

 
دست خستمو بگير تا ديوار گلي رو خراب كنيم...

ايرج جنتي عطايي

* آهنگ و شعرش را دوست دارم، شنيدني ست.


يخ زده راه رسيدن...

۳۵۱ بازديد


براي عشق كه شايد هنوز هم اينجاست
براي گريه كه تنها پناه آدمهاست

اگرچه يخ زده راهي كه از رسيدن بود
تمام مدّت يك قلب داغ در من بود

پرنده اي كه خودش را به پنجره مي زد
نماد زنده ي دنياي كوچك زن بود

فاطمه احتصاري



+ موسيقي جديد بلاگ موسيقي بي كلام روزهاي برفي براي شنيدن (+)
كد موسيقي براي استفاده در كليه سيستمهاي بلاگ در اينجا


چه كنم با باران هاي دل آشوب كن؟

۳۷۶ بازديد

وقتي رفتي
گفتي زود مي‏‏آيي
از آن روز،
هر روز، شاخه گلِ پشتِ شيشه را عوض كرده ام
مبادا گلم، بپژمرد و اميدِ من نيز...
فقط نميدانم،  
نميدانم با اين تغيير فصل ها،
با اين باران هاي دل زير و رو كن،
چه كنم؟!

دلنوشته ها


دلتنگي...‏

۳۲۳ بازديد

دلتنگي؛
خيابان شلوغي است
كه تو در ميانه‌اش ايستاده باشي
ببيني مي‌آيند
ببيني مي‌روند
و تو همچنان،
ايستاده باشي!

عليرضا روشن


باران نيست... بي آواز، بي عشق...‏

۱,۱۲۲ بازديد

باران
يا
دوش آب
،
چه فرقي مي‌كند؟!
وقتي عاشقي
زير هيچ كدام
آواز نخواند!

باران يا دوش آب؟

مژگان عباسلو

* گفته بودم به نظرم به عكس اين پست هم مياد، اما خب به اين عكس هم ميومد :)