یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۶:۰۱ ۶۲۹ بازديد
غروب جمعه رسيده است و باز تنهايي غروب، اين همه غربت، چرا نميآيي؟
زمين به دور سرم چرخ ميزند، پس كيتمام ميشود اين روزهاي يلدايي؟
كجاست جاذبهات آفتابِ من؟ خسته استشهابِ كوچكت از اين مدارپيمايي
كبوترانه دلم را كجا روانه كنم؟كجاست گنبد آن چشمهاي مينايي؟
تمام هفته دلم را به جمعه خوش كردمغروب جمعه رسيده است و باز تنهايي...
+شعر از پانته آ صفايي +عنوان شعر از سيد مهدي موسوي +دلخوشم باز هم به جمعه هاي ديگر آقاي من ! تقويم هايمان جمعه هاي نرسيده ي زيادي دارد .. شايد يكي از اين جمعه ها كه رسيد ، فصل انتظار تو هم به سر برسد ... !