خبرت هست كه بي روي تو آرامم نيست...

۷۱۵ بازديد

من كـه تسبيح نبودم تـو مرا چرخاندي

مشت بـر مُـهره تنهايـي مــن پيچــاندي
مهر دستان ِ تو دنبـال دعايي مي گـشت
بـارهــا دور زدي ذهــن مـرا گردانـدي
ذكــرها گفتي و بـه گفتـه خود خـنديـدي
ازهميـن نغمه تـاريك مـرا تـرسـانــدي
برلبت نام خـدا بود، خــدا شـاهد مـاست
بـر لبت نام خـدا بـود و مـرا رقصانـدي
دست ِ ويرانگر توعادت چرخيدن داشت
عادتت را به غلط چرخه ايمان خوانـدي
قلـب صد پاره مـن مهره صد دانـه نبـود
تو ولي گشتي و اين گمشده را لـرزانـدي
جمع كن رشته ايـمان دلم پاره شده است
من كه تسبيح نبودم تو چرا چرخاندي...؟

"نغمه رضايي"


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد