یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۶:۰۱ ۶۱۷ بازديد
مرا
هزار اميد است
و هر هزار
تويي
شروع شادي و پايان انتظار تويي
بهارها كه ز عمرم گذشت و بيتو گذشت
چه بود غير خزانها اگر بهار تويي
دلم ز هرچه به غير از تو بود خالي ماند
در اين سرا تو بمان اي كه ماندگار تويي
شهاب زودگذر لحظههاي بوالهوسي است
ستارهاي كه بخندد به شام تار تويي
جهانيان همه گر تشنگان خون مناند
چه باك زانهمه دشمن چو دوستدار تويي
دلم صراحي لبريز آرزومنديست
مرا هزار اميد است و هر هزار تويي