ز گريه مردم چشمم نشسته در خون است*

۴۳۶ بازديد

گـريه نكرده ام
از وقتي نيستي،
هي گرد و خاك مي رود
توي چشمم!

كامران رسول زادهز گريه مردم چشمم نشسته در خون استببين كه در طلبت حال مردمان چون است
ز بيخودي طلب يار مي‌كند «حافظ»چو مفلسي كه طلبكار گنج قارون است!
تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد