یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۶:۰۰ ۳۶۴ بازديد
رفتيم و نشستيم، خوانديم و گريستيم.
بعد يكصدا شديم .... همآواز و همبُغض و همگريه
همنَفس براي باز تا هميشه با هم بودن...
براي يك قدمزدن رفيقانه، براي يك سلام نگفته،
براي يك خلوتِ دلخاص، براي يك دلِ سير گريه كردن ...
براي همسفر هميشهي عشق ... باران!
باري اي عشق، اكنون و اينجا، هواي هميشهات را نميخواهم
... نشاني خانهات كجاست؟!
سيد علي صالحي