در دل جوانۀ اميد بايست كاشت

۳۸۹ بازديد

وقتي نفسِ زمين تنگ ميشود
وقتي دلِ من از تنگي زمين و زمان گرفته
كه خسته از خود شده و به كار نيست
به رويشِ سبزِ جوانه اي، خوش ميشوم
كه اميد را با همۀ كوچكي فرياد ميزند...
با خود ميگويم:
                 
پس من چرا؛ چُنين؟

!

دلنوشته ها(نجوا رستگار)

* تحت تأثير خواندن اين: "پشت ديواره هاي اضطرار/ جوانه هاي اجابت/ مي رويند"

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد