یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۵:۵۹ ۳۸۴ بازديد
كي اشكامو پاك ميكنه؟
شبا گريه دارم...
دست رو موهام كي ميكشه؟
وقتي تو رو نـدارم...
شونۀ كي؛ مرهم هق هق م ميشه دوباره؟
از كي بهونه بگيرم، شباي بي ستــاره؟

* من اين مراد ببينم به خود كه نيمه شبي .... به جاي اشك روان، در كنار من، باشي؟! (حافظ)
* اين تصوير رو قبل تر توي پلاس ديده بودم و همون موقع، آهنگي كه خيلي قبل تر شنيده بودم، توي ذهنم آمد. اما دلم خواسته بود، ضمائر ش را عوض كنم و اين طور بياورم. به نظرم به حال تصوير بيشتر مي آمد...
* يك بار هم چند شب بعدتر از ديدن اين تصوير كه برايم تداعى شده بود و هواى گريه هم بود، برداشتم گوشه كاغذى نوشتم:
دارند سُر ميخورند/ از دو سوى گونه ام/ اين قطره هاى شور/ اين اشك هاى من...
دست تو اگر بود/ بى خيالِ سُر خوردن شان/ بى خيالِ گريستن اصلا...
* اين پست هم شايد بي ارتباط با تصوير نباشد.