یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۵:۵۸ ۳۲۶ بازديد
گشودم دفتر و رفت از سرم هوش
چنان چون باده نوشي از پي نوش
سرود نانوشته گرچه زيباست
چه سود ار نامه ام كردي فراموش
زبانِ بسته خاموش است و كوتاه
چه گويم ناله ام نايد فراگوش
شرار قهر تو سوزد دل و جان
چو شمع خلوتم گشته است خاموش
چنان چون باده نوشي از پي نوش
سرود نانوشته گرچه زيباست
چه سود ار نامه ام كردي فراموش
زبانِ بسته خاموش است و كوتاه
چه گويم ناله ام نايد فراگوش
شرار قهر تو سوزد دل و جان
چو شمع خلوتم گشته است خاموش