یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۵:۵۷ ۴۰۲ بازديد
و اسماعيل ميدانست آن چاقــو نميبرد
كه صيادي كه من ديدم، دل از آهو نميبرد
كدامين بارگاه است اين؟ كدامين خانقاه است اين؟
كه در اينجـــا نفس از گفتنِ "يــا هـــو" نمي برد
دلا ديوانگي كم نيست، شايد عشق كم باشد
اگر زنجيـــــرها را زور اين بازو نمــي برد
چـــرا ناراحتي اي دوست از دست رفيقـــانت
كه خنجر عادتش اين است رو در رو نمي برد
زليخـــــا را بگو نارنــــج هايش را نگه دارد
كه ديگر نوبت عشق است و تيغ او نمي برد
* انتخاب اصلي شعر و تصوير از اينجا