یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۵:۵۶ ۳۶۴ بازديد
زين دو هزاران من و ما اي عجبا من چه منم؟
گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم
چونك من از دست شدم در ره من شيشه منه
ور بنهي پا بنهم هر چه بيابم شكنم
زانك دلم هر نفسي دنگ خيال تو بود
گر طربي در طربم گر حزني در حزنم
تلخ كني تلخ شوم لطف كني لطف شوم
با تو خوش است اي صنم لب شكر خوش ذقنم
اصل تويي من چه كسم؟ آينهاي در كف تو
هر چه نمايي بشوم آينه ممتحنم
تو به صفت سرو چمن من به صفت سايه تو
چونك شدم سايه گل پهلوي گل خيمه زنم
بيتو اگر گل شكنم خار شود در كف من
ور همه خارم ز تو من جمله گل و ياسمنم
دم به دم از خون جگر ساغر خونابه كشم
هر نفسي كوزه خود بر در ساقي شكنم
دست برم هر نفسي سوي گريبان بتي
تا بخراشد رخ من تا بدرد پيرهنم
لطف صلاح دل و دين تافت ميان دل من
شمع دل است او به جهان من كيم او را لگنم
مولوي
براي ديدن و شنيدن با صداي شهرام ناظري
پ.ن1: عنوان برگرفته از شعر ديگري از مولوي.
پ.ن2: براي هشتم مهر ماه، سالروز بزرگداشت مولوي، شاعري كه ترك ها به راحتي و بدون جنگ و خونريزي و فقط با عدم كفايت مسئولين ما، دارن به عنوان شاعر خودشون به جهان معرفي ميكنن و استفاده هاشون رو ميبرن...
+ براى آقاى جلال الدّين محمّد
گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم
چونك من از دست شدم در ره من شيشه منه
ور بنهي پا بنهم هر چه بيابم شكنم
زانك دلم هر نفسي دنگ خيال تو بود
گر طربي در طربم گر حزني در حزنم
تلخ كني تلخ شوم لطف كني لطف شوم
با تو خوش است اي صنم لب شكر خوش ذقنم
اصل تويي من چه كسم؟ آينهاي در كف تو
هر چه نمايي بشوم آينه ممتحنم
تو به صفت سرو چمن من به صفت سايه تو
چونك شدم سايه گل پهلوي گل خيمه زنم
بيتو اگر گل شكنم خار شود در كف من
ور همه خارم ز تو من جمله گل و ياسمنم
دم به دم از خون جگر ساغر خونابه كشم
هر نفسي كوزه خود بر در ساقي شكنم
دست برم هر نفسي سوي گريبان بتي
تا بخراشد رخ من تا بدرد پيرهنم
لطف صلاح دل و دين تافت ميان دل من
شمع دل است او به جهان من كيم او را لگنم
مولوي
براي ديدن و شنيدن با صداي شهرام ناظري
پ.ن1: عنوان برگرفته از شعر ديگري از مولوي.
پ.ن2: براي هشتم مهر ماه، سالروز بزرگداشت مولوي، شاعري كه ترك ها به راحتي و بدون جنگ و خونريزي و فقط با عدم كفايت مسئولين ما، دارن به عنوان شاعر خودشون به جهان معرفي ميكنن و استفاده هاشون رو ميبرن...
+ براى آقاى جلال الدّين محمّد