یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۵:۵۶ ۴۵۱ بازديد
تار هاي بي كوك و كمان باد ولنگار
باران را گو بي آهنگ ببار
غبارآلوده از جهان تصويري واژگونه در آبگينه ي بي قرار
باران را گو بي مقصود ببار
لبخند بي صداي صد هزار حباب در فرار
باران را گو به ريشخند ببار
چون تار ها كشيده و كمان كش باد آزموده تر شود
و نجواي بي كوك به ملال انجامد
باران را رها كن و خاك را بگذار تا با همه گلويش سبز بخواند
باران را اكنون گو بازيگوشانه ببار