باران را اكنون گو بازيگوشانه ببار...

۴۵۱ بازديد




تار هاي بي كوك و كمان باد ولنگار

باران را گو بي آهنگ ببار

غبارآلوده از جهان تصويري واژگونه در آبگينه ي بي قرار

باران را گو بي مقصود ببار

لبخند بي صداي صد هزار حباب در فرار

باران را گو به ريشخند ببار

چون تار ها كشيده و كمان كش باد آزموده تر شود

و نجواي بي كوك به ملال انجامد

باران را رها كن و خاك را بگذار تا با همه گلويش سبز بخواند

باران را اكنون گو بازيگوشانه ببار



احمدشاملو



تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد