معلمِ مهربانِ من...ستاره آسمانِ من...‏

۱,۱۹۳ بازديد

درس معلم ار بود؛ زمزمه ي محبتي
جمعه به مكتب آوَرَد، طفلِ گريزپاي را

شاعر؟


* عنوان برگرفته از شعري ست كه آهنگِ سرودش در ذهنم است و كلاس چهارم، روز معلم، روي كاغذي يادداشت كرده بودم و بين آن همه كادوهاي بچه ها، گذاشتم روي ميز معلم، بي هيچ نام و نشاني. فرداي آن روز كه معلم مان از كادوها تشكر ميكرد، از آن كاغذ شعرِ بي نشانِ من هم ياد كرد...

* اين پست به مناسبت روز معلم آورده شد، تقديم به همه معلم هاي دور و بر و دوستانم :)

* متأسفانه تصويري بهتر از اين، براي اينكه حس شعر رو درست منتقل نيافتم. + اما اين پيشنهاد خوبيست، نه؟

* اين شعر مصداقِ خودِ خودِ من است، بس كه معلم هايم برايم مهم بودند و اگر دوستشان داشتم، درسشان را خوب ميخواندم و اگر نه، بي خيال آن درس... و اين هنوز هم با من است...

* قبل تر ها، اينجا مطلبي نوشته بودم به مناسبت روز معلم، تقديم به مادرم كه معلم زندگي و مدرسه ام بود.
اينجا
هم براي روز معلم نوشته بودم و از معلم هايم تا آن موقع هم يادي كرده بودم.


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد