یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۵:۵۳ ۳۵۳ بازديد
گر همسفر عشق شدي مرد سفر باش
ورنه ره خود گير و يكي راهگذر باش
هم نعره ي امواجت اگر عربده اي نيست
در بركه ي آسايش خود زمزمه گر باش
هشدار!كه يخ تاب تب عشق ندارد
گر بسته ي قالب شده اي فكر دگر باش....
*به نظرم اين شعر ايده ي جالبي بود. مصرع اول مربوط به يكي از ترانه هاي داريوش هست (گر همسفر عشق شدي مرد سفر باش/ هم منتظر حادثه هم فكر خطر باش)