ببين به گوشۀ صحنت پناه آورده/ مگر كبوتر آواره، جا نمي‌خواهد؟

۳۳۱ بازديد

مريض آمده اما، شفا نمي‌خواهد
قسم به جان شما، جز شما نمي‌خواهد

براي پيش تو بودن، بهانه‌اي كافي‌ست
بهشت لطف كريمان، بها نمي‌خواهد

دليل ناله‌ي من، يك نگاه محبوب است
وگرنه درد غلامان، دوا نمي‌خواهد

فقير آمدم و دلشكسته پرسيدم:
"مگر كه شاه خراسان گدا نمي‌خواهد؟"

دلم به عشق، تو تا آسمان هشتم رفتنم
از در حَرَمت، «اهدنا» نمي‌خواهد

همين قدر كه غباري بر آستان باشد
رواست حاجت عاشق، دعا نمي‌خواهد

تو آشناي خدايي، كدام رهگذري
در اين جهان غريب، آشنا نمي‌خواهد؟

ببين به گوشه‌ي صحنت پناه آوردم
مگر كبوتر آواره، جا نمي‌خواهد؟

به حكم آنكه «عليك الرفيق، ثم طريق»
دلم بدون رضا (ع)، كربلا نمي‌خواهد

خدا مرا به طواف تو مبتلا كرده‌ست
طواف كعبه بخواهم، خدا نمي‌خواهد

نگفته است، حيا كرده شاعرت آقان
گفته است، نه اينكه عبا نمي‌خواهد

قاسم صرافان


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد