يا محمد(ص)! تو بگو با غم و ماتم چه كنيم؟!
روزِ خوش بي تو نديديم به عالم، چه كنيم؟!
پاسخ آينه ها بي تو دمادم سنگ است
يا محمد(ص)! دل اين قوم برايت تنگ است
عكس از حسين اسماعيلي
* براي آن پناهِ امن كه علي عليه السلام ميفرمود: "هرگاه كه اوضاع سخت ميشد ما به رسول خدا پناهنده ميشديم و زير سايه او ميرفتيم"... براي دلِ بي پناه و غريب مان، در زمانه اي كه پناه امن مان كنارمان نيست...
** دلم نيامد براي روز رحلت رسول، چيزي نياورم اينجا... اول ميخواستم اين پست را كپي كنم اينجا و لينك دهم، كه دلنشين بود و حرف دل اما بعد اين را يافتم كه شايد به دلتنگي ام بيشتر ميخورد...
دلتنگ زيارتم... هرچند بدانم لايق اش نيستم... هرچند بدانم در برون كاري نكردم كه درون خانه راهم دهند...
دلم ميخواست جاي اين آدم هاي توي عكس بودم، اصلن عكس را به خاطر حس همين ها انتخاب كردم...
دلم ميخواست جايشان بودم و مينشستم روبروي گنبد خضرا، نگاه ميكردم و نگاه... و آهسته آهسته، اشك ها مي جوشيد... و اين دل زنگار گرفته، كمي جلا مي يافت... كمي آرام و قرار...
دلم ميخواست يك سو بقيع بود، سوي دگر گنبدِ سبزِ رسول... من بودم و سعي بين اين دو...
من بودم و تنفس در شهر يار...