نقش مستوري و مستي نه به دست من و توست *

۲۹۷ بازديد

ديدي اي حافظ كه كنعانِ دلم بي ماه شد

عاقبت با اشكِ غم، كوه اميدم كاه شد

گفته بودي يوسف گمگشته باز آيد، ولي

يوسفِ من تا قيامت همنشين چاه شد!



پ.ن: شاعرش را نمي دانم 

* عنوان از حافظ


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد