یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۵:۵۲ ۳۴۹ بازديد
سايه ي سياهي روي ديوار پيداست!
در برم نوري روشن
و سوسوي شمعي كه بي منت
وجودش را
به اشك
ميفروشدبه سايه هاي ترديد..
روي ديوار دلم…
به رقص ناموزون سايه ها…
دلم فرياد دارد بكدامين سرنوشت
سايه هاي لرزان ديوار،
ترديد وار يقين حاصل كندكه…
نور ماندني است…
شمع سوختني..
واشك واقعي!
دلنوشته ها ...
م.ب *پاييز ۸۶