یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۵:۵۱ ۱,۰۶۱ بازديد
من اناري ميكنم دانه،
و به دل ميگويم:
خوب بود اين مردم؛
دانه هاي دلشان پيدا بود...
سهراب سپهري
* جالبه كه هميشه كه اين تكه را ميخوانم يا از سر ميگذارانم، آخر به خود ميگويم: كه چه؟! دانه هاي دلشان پيدا باشد كه ديگر نميشود زندگي كرد، بس كه چيزهاي مگو را ميبيني، چيزهايي كه چندان هم قشنگ نيست، همينطور در نداني اِمان بمانيم، خوش تريم...
و به دل ميگويم:
خوب بود اين مردم؛
دانه هاي دلشان پيدا بود...
سهراب سپهري
* جالبه كه هميشه كه اين تكه را ميخوانم يا از سر ميگذارانم، آخر به خود ميگويم: كه چه؟! دانه هاي دلشان پيدا باشد كه ديگر نميشود زندگي كرد، بس كه چيزهاي مگو را ميبيني، چيزهايي كه چندان هم قشنگ نيست، همينطور در نداني اِمان بمانيم، خوش تريم...