یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۵:۵۰ ۳۳۶ بازديد
باران مي بارد...
و من؛
در اين هواي نبودنِ تو،
مينشينم؛ پشت پنجره ي مه گرفته...
سرم؛
تكيه ميخورد
به شيشه...
و انگشتانم؛
بي هوا مي لغزند روي شيشه و نقش ميزنند...
و گونه هايم؛
آهسته آهسته،
خيس ميشوند...
* عنوان برگرفته از اين شعر.