زانري باراني ام؛ آقا به دادم ميرسي؟

۳۸۰ بازديد

زائري باراني ‏ام؛ آقا؛ به دادم مي‎رسي؟
بي پناه و خسته و تنها؛ به دادم مي‎رسي؟

گرچه آهـو نيستم؛ اما پـر از دل‏تنگـي ‏ام
ضامن چشمان آهوها؛ به دادم مي‎رسي؟

از كبوترهـا كـه مي ‏پرسـم؛ نشان‎م مي‎دهند
گنبد و گلدسته‏ هايت را؛ به دادم مي‎رسي؟

ماهي افتاده بر خاكم؛ لبالب تشنگي
پهنه‏ ي آبي ‏ترين دريا؛ به دادم مي‎رسي؟

من دخيل التماسم را به چشم‏ت بسته‏ ام
هشتمين دردانه‏ ي زهرا؛ به دادم مي‎رسي؟

بــاز هم مشهـد؛ مسافرهـا؛ هياهـوي حـرم
يك نفر فرياد زد: آقا؛ به دادم مي‎رسي؟

*


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد