تار تنيده...

۳۵۸ بازديد
ان اوهن البيوت لبيت العنكبوت

من بودم
آنكه
تار مي‌تنيد.

دلم از شوق پريدن مي‌تپيد
و چشمانم
كم‌كم
در زير پرده سپيد
خاك مي‌شد.

بهار كه آمد،
پيله‌اي بودم
كه پروانه نشد.
 

حامد حبيبي


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد