یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۵:۴۹ ۳۵۱ بازديد
ز كربلا اومدم،
اين دل،
جا مونده تو حرمش
قرارِ دل، ز كفم برده،
غبار رو حرمش...
پ.ن1: باز آمدم، باز آمدم... از پيش آن شاه آمدم...
و از وقتي آمده ام، ذكر مدامم شده اين دو خط بالا...
گرچه هر كدام صحن ها و حرم ها، يك جور خاصي آدم را اهلي خودش ميكند و آدم يكجوري و به خواست خودش، دلش را آنجا جا ميگذارد...
زود ميگذرند لحظه ها و وقتي ميآيي تازه ميفهمي چه را از دست داده اي... گرچه هنوز داغم...
پ.ن2: دنبال يك عكس مناسب ميگشتم، اين را كه اينجا ديدم، به دلم نشست، شايد به خاطر كبوتر ها كه گاهي توي صحن كنارت مينشينند و دانه برميگرند.
پ.ن3: شعر از يك مداحي در ذهنم مانده بود، فقط ضميرش را تغيير دادم، خواستيد، از اينجا بگيريد و بشنويد.