دستانِ خالي

۲۹۲ بازديد
نمي دانم چرا؟
اما برايت سخت دلتنگم
در اين مسلك كه صورت هايِ بي احساس،
به سوي قاب هايِ ساده مي تازند
من اينجا در صفِ مرگِ شقايق ها
برايِ رنگِ چشمانِ تو دلتنگم
...



در اينجا يك نفر بيهوده مي گريد
نمي دانم چه شد از دانه هايِ اشك؟!
در اينجا مرگ ارزان است،
ولي اندك كساني در صفِ مرگند!
و من خالي بدون هيچ ايمان.

ناشناس


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد