قفس

شعر

قفس

۳۷۵ بازديد

ناگهان ديدم سرم آتش گرفت
سوختم ، خاكسترم آتش گرفت

چشم واكردم ، سكوتم آب شد

چشم بستم ، بسترم آتش گرفت

در زدم ، كس اين قفس را وا نكرد

پر زدم ، بال و پرم آتش گرفت

از سرم خواب زمستاني پريد

آب در چشم ترم آتش گرفت

حرفي از نام تو آمد بر زبان

دستهايم ، دفترم آتش گرفت
 (قيصرامين پور)


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد