نگاه كن

۳۳۲ بازديد

تو آمدي زدورها و دورها

زِ سرزمين عطرها و نورها

نشانده اي مرا كنون به زورقي

زِعاجها ، ابرها ، بلورها

مرا ببر اميد دلنوازمن

ببر به شهر شعرها و شورها

 

به راه پرستاره مي كشاني ام

فراتر از ستاره مي نشاني ام

نگـــاه كن

من از ستاره سوختم

لبالب از ستارگان تب شدم

چوماهيان سرخ رنگ ساده دل

ستاره چين بركه هاي شب شدم

چه دور بود پيش ازاين زمين ما

 

به اين كبود غرقه هاي آسمان

كنون به گوش من دوباره مي رسد

صداي تو

صداي بال برفي فرشتگان

نگاه كن كه من كجا رسيده ام

به كهكشان ،به بيكران ،به جاودان

كنون كه آمديم تا به اوجها

مرابشوي با شراب موجها

مرا بپيچ درحرير بوسه ات

مرا بخواه در شبان ديرپا

مرا دگر رها مكن

مرا ازاين ستاره ها جدا مكن

نگاه كن كه موم شب براه ما

چگونه قطره قطره آب مي شود

صراحي سياه ديدگان من

به لاي لاي گرم تو

لبالب از شراب خواب مي شود

به روي گاهواره هاي شعر من

نگـــاه كن

تو مي دمي وآفتاب مي شود

فروغ فرخزاد

بشنويد با صداي جهان


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد