در هياهوي ملك، صحن تو ديدن دارد

۴۴۵ بازديد
 در هياهوي ملك صحن تو ديدن دارد ... شربتي آب در اين كعبه چشيدن دارد 

با اذان حرمت اشك چكيدن دارد .... هم علي هم ولي الله اش شنيدن دارد 

اي خدا حب علي اهل تمنا را بس ...... از دو دنياي تو ايوان نجف ما را بس 

خوش به حالم نجفم "مست امين اللهم" .... سر به ديوار حرم ملتمس درگاهم 

يا علي! گوشه نگاهي به نگاهم، آهم ... چقدر اشك بريزم كه تو را مي خواهم 

چه خوش است بين رواق تو ز پا افتادن ... صد و ده بار در ايوان نجف جان دادن 

من مسكين چه يتيمانه اسيرت شده ام ... مؤمن خانۀ گل، فرش حصيرت شده ام 

ياد انگشتر و آن مرد... فقيرت شده ام ...... وز اهالي خيابان غديرت شده ام 

شب و ايوان علي، رقص جنون، ناد علي .... هر طرف حرف علي، ذكر علي، ياد علي 

شيعه و صبح نخستين و تولاي علي ..... شيعه و وقت مدد، نام دلآراي علي 

شيعه و عاقبتِ عُمر و تماشاي علي .... شيعه و لحظه به لحظه "پدري هاي علي" 

از عدالت چه بگوييم به جز عين تو شاه ... با زياديِ رفو بر روي نعلين تو شاه

* براي روز ولادت مولاي متقيان، اميرالمومنين، علي عليه السلام
* اينجا هم ببينيد، شعر خوبي ست.
* اين هم بخوانيد: نجف، شهرِ پدران


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد