حسي غريب در بادِ نابَلَد پَرپَر مي‌زد

۳۱۷ بازديد
آن روز غروب من از نور خالص آسمان بودم هي آوازت داده بودم بيا يك دَم انگار برگشتي،‌ نگاهم كردي حسي غريب در بادِ نابَلَد پَرپَر مي‌زد جز من كسي تُرا نديده بود...

سيد علي صالحي
تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد