واي، باران، باران...شيشۀ پنجره را باران شست...‏

۲۹۶ بازديد

واي، باران، باران...

شيشۀ پنجره را باران شست...

از دل من اما،

چه كسي نقشِ تو را، خواهد شست؟

      

آسمان سربي رنگ،

من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ،

مي پرد مرغ نگاهم تا دور،

واي، باران، باران،

پر مرغان نگاهم را شست...

حميد مصدق

پ.ن: عاشق اين شعرِ مصدق هستم...


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد