شعر

شعر

جهاني رو تصور كن، پُـر از لبخند و آزادي/لبالب از گل و بوسه، پر از تكرار آبادي

۳۷۳ بازديد

گلي آورده ام
به جاي گلوله ات
اين بار
تفنگ ت را زمين بگذار...

 

دلنوشته ها
(نجوا رستگار)

* تكه آخر، برگرفته از آهنگي كه محمدرضا شجريان خوانده بود.

* عنوان برگرفته از شعر يغما گلرويي است كه سياوش قميشي خوب ميخواندش:
جهــاني رو تصـور كن، بـدون نفـرت و بـاروت ... بـدونِ ظلـم خودكامه، بـدونِ وحشت و تـابـوت
جهــاني رو تصـور كن، پُـر از لبخنــد و آزادي ...... لبـالب از گل و بـوسه، پُـر از تكـرار آبــادي
...
تصور كن جهاني رو، كه توش زندان يه افسانه ‌س ... تمام جنگ‌هاي دنيـا، شدن مشمول آتـش‌ بس...

* نيمه شعبان سال 88، شعر يغما گلرويي را براي ميلاد صاحب الزمان، آوردم اينجا...آنچه مرا وعده داده اند از ظهور، شايد چيزي شبيه همين است، يا اميد چيزي شبيه اين را دارم...


خاصه رقصي كه در آن دست نگاري گيرند

۳۶۲ بازديد
نقدها را بود آيا كه عياري گيرند          تا همه صومعه داران پي كاري گيرند
مصلحت ديد من آن است كه ياران همه كار          بگذارند و خم طره ياري گيرند
خوش گرفتند حريفان سر زلف ساقي          گر فلكشان بگذارد كه قراري گيرند
قوت بازوي پرهيز به خوبان مفروش          كه در اين خيل حصاري به سواري گيرند
يا رب اين بچه تركان چه دليرند به خون          كه به تير مژه هر لحظه شكاري گيرند
رقص بر شعر تر و ناله ني خوش باشد          خاصه رقصي كه در آن دست نگاري گيرند
حافظ ابناي زمان را غم مسكينان نيست          زين ميان گر بتوان به كه كناري گيرند


حافظ


به اين جمعه خوشبين تر از قبلم...

۳۸۶ بازديد

 از عمق جاده هاي دور / از جاده هاي سوت و كور

يكي مياد پا بذاره / رو لحظه هاي بي عبور

خدا كنه يه روز بياي / فصل شبانه سر بشه

شيشه عمر ديو شب / بشكنه و سحر بشه

***********************

خدا كنه يه روز بياي / به شوق من سفر كني

عاشق سر به راهتو / دوباره در به در كني

                                                                                                                                                        دلنوشته ها


كي فكرشو مي‏كرد؟

۳۳۸ بازديد

دستت تو دست ِ من، هم پاي ِ هم رفتن
با هم خطر كردن، كي فكرشو مي‏كرد؟
 
نزديك و هم پرسه، شبي كه بي ترسه
من، تو، خدا، هر سه، كي فكرشو مي‏كرد؟

كي فكرشو مي كرد؟! عاقبت ِ كارو
بعد از يه عمر حسرت، اين همه ديدارو
 
كي فكرشو مي كرد؟! آخر ِ اين راهو
پلنگ ِ ناباور، تو بستر ِ ماهو
 
من عاشقت بودم، تموم اين سال‏ها
از اولين ديدار، تا به همين حالا
 
من عاشقت بودم، از متن ِ پروانه
از اولين فصل ِ نگاه ِ دزدانه
 
حالا تو اين جايي، اين كار ِ تقديره
مي دوني كه قلبم، دور از تو مي ميره
 
حالا تو بعد از اون دوران اشك و درد
كنار من هستي، كي فكرشو مي كرد؟

يغما گلرويي

براي شنيدن با صداي رضا يزداني

* ممنون ميشم نظرتون راجع به اين عكس هم بگيد. در صفحه اصلى با اين تصوير همراه شده.


ميارم ماهُ تو خونه

۳۱۵ بازديد

كوه رو ميذارم رو دوشم
رختِ هر جنگ رو مي‏پوشم
موجُ از دريا مي‏گيرم
شيرۀ سنگو مي دوشم

ميارم ماهُ تو خونه
مي‏گيرم بادُ نشونه
همـۀ خاكِ زمين رو
مي‏شمارم دونه به دونه

اگه چشمات بگن؛ آره
هيچ كدوم كاري نداره

اگه چشمات بگن؛ آره
هيچ كدوم كاري نداره...

دنيا رو كولم مي گيرم
روزي صد دفعه مي ميرم
مي كنَم ستاره ها رو
جلوي چشات مي گيرم

چشات حرمت زمينه
يه قشنگ نازنينه
  تو اگه مي خواي نذارم
هيچ كسي تو رو ببينه

اگه چشمات بگن؛ آره
هيچ كدوم كاري نداره
اگه چشمات بگن؛ آره
هيچ كدوم كاري نداره 

چشم ماهُ در ميارم
يه نبردبون ميارم
عكس چشمتو مي گيرم
جاي چشم اون ميزارم

آفتابُ برش مي دارم
واسه چشمات در ميذارم 
از چشام آينه مي سازم
با خودم برات ميارم

اگه چشمات بگن؛ آره
هيچ كدوم كاري نداره
اگه چشمات بگن؛ آره
هيچ كدوم كاري نداره

ايرج جنتي عطايي

آهنگِ "اجازه"ِ داريوش


ثمر عشق...

۳۶۰ بازديد

دست‌ها چيزهاي خيلي خوبي‌اند،
به خصوص بعد از اينكه از عشق بازي برگشته‌ باشند.


ريچارد براتيگان - درقند هندوانه


*جهت ياد آوري * نظر سنجي  وبلاگ همجنان برقرار مي باشد... لطفا با نظرات خوبتون ما رو همراهي كنيد...


كافي ست حرف تو باشد ...

۳۴۵ بازديد

كـافـي سـت حـرفِ تـو بـاشـد

هـيـچ واژه اي


روي پـايـش بـنـد نـمـي شـود


راهـش را مـي گـيـردُُ


تـا دوردست ِ عـطـر تـو


پـروانـه مـي شـود! . . .



"پـرويـز صـادقـي
"




و خبر مي آورند از نبودن ِ هيچ كجايي ات

۲,۵۷۰ بازديد

چشم مي بندم
و رو بهتاريكي ِ محض ِ وسطِ ظهر
به موسيقي ايمان مي آورم

و نُت به نُت
نبودنت را دم به دم
با هر دَم ام
مي دزدم از اين هواي تاريك

و پُر مي شوم
پر از پرنده هايي كه بالاي سر شهر
بمب افكن به مننقار گرفته اند
و خبر مي آورند از نبودن ِ هيچ كجايي ات
كه حالا به يك اشاره ام
مي توانند شهر را نيست كنند
من اما به موسيقي ايمان مي آورم
و مي بخشم
شهر را براي نبودن ات
نبودنت را به شهر!!

...

مهديه لطيفي


بايد كه دامنم را برچينم با باد

۹۸۹ بازديد

زُل مي زني، به دور دست
هوا ابري ست
اما
هوس ِ بـاران ندارد

بايد كه دامنم را برچينم با باد

 دلنوشته ها


ياد تو ...

۳۷۰ بازديد

ياد تو
پوستيني است كه بين من و زمستان
فاصله مياندازد

نام تو
شعله نه
تكه اي از تابستان است
كه گوشه ي دلم ميسوزد
و سوي چشمانم است
وقتي براي يافتنت - كورمال كورمال -
دنيا را لمس ميكنم

يك آن آفتابي ميشوي
و تمام معني زندگي در همان لحظه ميچكد - غليظِ غليظ -

نام تو
مرگ را به تاخير مياندازد.

"ساغر شفيعي"