یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۶:۰۲ ۷۱۴ بازديد
رقص بايد كه عجين با دف و سرنا بشود
باده خوب است به اندازه مهيا بشود
داده ام دختركان سيب بريزند به حوض
گفته ام تا همه جا هلهله برپا بشود
شاعران با غزل نيمه تمام آمده اند
دامنت را بتكان قافيه پيدا بشود
روسري سر كن و نگذار ميان من و باد
سر آشفتگي موي تو دعوا بشود
هيچكس راهي ميخانه نخواهد شد اگر
راز سكر آور چشمان تو افشا بشود
بلخ تا قونيه از چلچله پر خواهد شد
قدر يك ثانيه آغوشت اگر وا بشود
حيف ! يك كوه مذابي و كماكان بايد
عشوه هايت فقط از دور تماشا بشود
*شاعر "امير توانا"
*عنوان بيت بسيار زيباييست از "شريف تبريزي" :
"آزاد اگر باشد دلي، زلفت گرفتارش كند / ور خفته باشد فتنه اي، چشم تو بيدارش كند!"