شعر

شعر

برسان خود را به تن...‏

۳۳۹ بازديد

با من باش
برسان خود را به تن
برسان تن را به جان
و بمان!

* برشي از "نامه هاي اسفند"ِ گروه "دنگ شو"، فوق العاده و شنيدني ست.

* برش ديگري را قبل از اين، در اين پست آورده بودم.


شب بود و بودي

۲۹۹ بازديد

شب بود خسته بودم
چشامو بسته بودم
خورشيد سر زدو من
پيشت نشسته بودم


* محسن چاوشي، بامن بمان


درانديشه نگنجد...

۳۱۱ بازديد

هر وقت بشر به اين جهان انديشيد
يك مشت چرند و هذيان انديشيد 
گفتند خدا در آسمان است ؛ بشر
به جاي خدا به نردبان انديشيد 


" احسان پرسا (+)"



درد بي شفا...

۳۴۸ بازديد


اگر عشق

آخرين عبادت ما نيست

پس آمده ايم اينجا

براي كدام درد بي شفا

شعر بخوانيم و باز به خانه برگرديم؟!!!

سيد علي صالحي


پ.ن: هرچند سعادت نبود دركنار دوستان خوبي كه اينجا مي نويسند و دوستان خوبي كه اينجا رو دنبال ميكنند ،باشيم... اما ازهمه دوستاني كه امدند و از همه دوستاني كه دلشان با ما آمدو سراسر نشست مان پر بود از عطر حضورشان تشكر ويژه دارم... انشاله سر فرصت گزيده اي از گزارش برگزاري نشست ادبي هنري وبلاگمان را اينجا خواهيم گذاشت...


باوركنيم تا شايد...

۳۴۱ بازديد

كسي باور نمي كند
لبخندش مي توانست
پلي باشد كه جمعه را
به همه ي روزهاي هفته پيوند بزند...


احمد رضا احمدي


هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم!

۳۴۸ بازديد

تو ماهي و من ماهي اين بركه ي كاشي...
اندوه بزرگي ست زماني كه نباشي!

آه از نفس پاك تو و صبح نشابور
از چشم تو و حجره ي فيروزه تراشي...

پلكي بزن اي مخزن اسرار كه هر بار
فيروزه و ياقوت به آفاق بپاشي!

اي باد سبك سار! مرا بگذر و بگذار!
هشدار! كه آرامش ما را نخراشي...

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم!
اندوه بزرگي ست چه باشي... چه نباشي...

عليرضا بديع


اي كاش...

۳۲۹ بازديد

انگار مدتي است كه احساس مي كنم

خاكستري تر از دو سه سال گذشته ام
احساس مي كنم كه كمي دير است
ديگر نمي توانم
هر وقت خواستم
در بيست سالگي متولد شوم
انگار
فرصت براي حادثه
از دست رفته است
از ما گذشته است كه كاري كنيم
كاري كه ديگران نتوانند
فرصت براي حرف زياد است
اما
اما اگر گريسته باشي...
آه ...
مردن چه قدر حوصله مي خواهد
بي آنكه در سراسر عمرت
يك روز ، يك نفس
بي حس مرگ زيسته باشي !
انگار
اين سالها كه مي گذرد
چندان كه لازم است
ديوانه نيستم
احساس مي كنم كه پس از مرگ
عاقبت
يك روز
ديوانه مي شوم !
شايد براي حادثه بايد
گاهي كمي عجيب تر از اين
باشم
با اين همه تفاوت
احساس مي كنم كه كمي بي تفاوتي
بد نيست
حس مي كنم كه انگار
نامم كمي كج است
و نام خانوادگي ام ، نيز
از اين هواي سربي
خسته است
امضاي تازه ي من
ديگر
امضاي روزهاي دبستان نيست
اي كاش
آن نام را دوباره
پيدا كنم
اي كاش
آن كوچه را دوباره ببينم آنجا كه ناگهان
يك روز نام كوچكم از دستم
افتاد
و لابه لاي خاطره ها گم شد
آنجا كه
يك كودك غريبه
با چشم هاي كودكي من نشسته است
از دور
لبخند او چه قدر شبيه من است !
آه ، اي شباهت دور!
اي چشم هاي مغرور !
اين روزها كه جرأت ديوانگي كم است
بگذار باز هم به تو برگردم !
بگذار دست كم
گاهي تو را به خواب ببينم!
بگذار در خيال تو باشم!
بگذار ...
بگذريم!
اين روزها
خيلي براي گريه دلم تنگ است !


خاطرات دور

۸۰۹ بازديد

با نگهي گمشده در كهنه خاطرات
 پهلوي ديوار ترك خورده اي سپيد
 بر لب يك پله چوبين نشسته ام
 با سري آشفته، دلي خالي از اميد 



م.اميد!


* از كليه خوانندگان وبلاگ ، دوستان عزيز و ارجمندي كه در نظر سنجي شركت كردند ،و با نظرات خوبشون دلگرمي بخش ما بودند،كمال تشكر را داريم..

و همينطور دعوت ميكنيم از دوستان عزيزي كه اينجا را دنبال ميكنند، با حضورتان گرمي بخش محفل ما در نشست فرهنگي ادبي وبلاگمان در فرهنگسراي انديشه واقع در تهران پايين تر از پل سيدخندان نبش خيابان شريعتي بوستان هلال احمر، در تاريخ 5 شنبه 22 ام تير 91 از ساعت 17 الي 20، باشيد.



اين جشن ها براي من آقا نميشود...‏

۱,۰۸۵ بازديد

دوباره كوچه ها را به افتخار مقدم ت
آذين بستيم
دوباره چراغاني
دوباره جستجوي نور...

آب و جارو
به انتظار آمدن ت
پس كي خبر آمدن ات؟

دلنوشته ها
(نجوا رستگار)

* عنوان برگرفته از اين شعر


سلام!

۳۴۱ بازديد

سلام!

همۀ پروانه هايي كه دور و بر ت مي‏چرخند
همه ي سيب هاي سرخ
همه ي گل هاي محمدي
و همه ي شعرهاي حافظ
سلام هاي من هستند،
كه از اتاقِ كوچكِ دلم، براي‏ت پست كرده ام!

وقتي از تو مينويسم واژه هايم پرنده ميشوند
دفترم به رقص مي آيد
و آهسته آهسته از پلكهايم خورشيد ميريزد.

اگر خودخواهي نبود برايت مي نوشتم
كه خداوند تو را براي دل من آفريده است،
براي لحظه هاي آسماني من!

اما چه قدر دور؟
چه قدر فاصله؟
چه قدر انتظار؟ انتظار! انتظار!

انگار سهم من و تو از عشق
همين انتظاري است
كه مثل يك سيب بين ما تقسيم شده است!
حالا،
به سيب سرخ عشق فكر ميكنم
و به روزهايي كه پشتِ در منتظرند...
زودتر بيا، دل‏تنگ تو هستم، همين!


* توصيه ميكنم، كامل دكلمه را حتما از اينجا دانلود كنيد و بشنويد. كه با صدا يك چيز ديگري ست :)