سحرگه به راهي يكي پير ديدم
سوي خاك خم گشته از ناتواني
بگفتم: چه گم كرده اي اندرين راه؟
بگفتا: جواني، جواني، جوانـــي
* عنوان، برگرفته از شعر نظامي كه در پست ديگري آمده.
سحرگه به راهي يكي پير ديدم
سوي خاك خم گشته از ناتواني
بگفتم: چه گم كرده اي اندرين راه؟
بگفتا: جواني، جواني، جوانـــي
* عنوان، برگرفته از شعر نظامي كه در پست ديگري آمده.
من هيچكس
را آنسوي ديوارها نداشته باشم شايد
اما
در اين غروب كسالتبار
هيچچيز به اندازهي تلفني از زندان
خوشحالم نميكند
و مردي كه اعتراف كند
گاهي
به جاي آزادي
به من ميانديشد .
"رويا شاه حسين زاده"
بايد يه روز همين روزا
دل رو به دريا بزنم
بايد برم از اين ديار
به اوج موجا بزنم...
دلنوشته ها
(نجوا رستگار)
* عنوان برگرفته از شعري از محمدعلي بهمني
عمر
در انديشه ها
بر بـــــــــاد رفت
گشت
فردا ها
همه ديروز ها
دكتر حميدي
* عنوان از شهريار
مثل خطي از هبوط مثل سطري از كوير
مثل شعر ، ناگهان مثل گريه بي امان
مثل لحظه هاي وحي اجتناب نا
اي مسافر غريب در ديار خويشتن
با تو آشنا شدم با تو در همين مسير !
از كوير سوت و كور تا مرا صدا زدي;
ديدمت ولي چه دور ، ديدمت ولي چه دير !
اين تويي در آن طرف پشت ميله ها رها
اين منم در اين طرف ، پشت ميله ها اسير
دست خسته ي مرا مثل كودكي بگير
با خودت مرا ببر ، خسته ام از اين كوير !