بنويس
بنويس و هراس مدار
از آن كه غلط ميافتد.
بنويس و
پاك كن
همچون خدا كه هزاران سال است
مينويسد و پاك ميكند
و ما هنوز زندهايم
در انتظار پاك شدن
و بر خود ميلرزيم
بنويس
بنويس و هراس مدار
از آن كه غلط ميافتد.
بنويس و
پاك كن
همچون خدا كه هزاران سال است
مينويسد و پاك ميكند
و ما هنوز زندهايم
در انتظار پاك شدن
و بر خود ميلرزيم
از لذتِ گفتنش، امتناع كنم!
تو نيستي كه نهم سر بروي دامانت
تو خم شوي و زنم بوسه بر گريبانت
لبم ز حسرت بارش گرفته ابري شد
تو نيستي كه بگيرد به بوسه بارانت
تو نيستي و چنان از غمت پريشانم
كه مي برم گرو از گيسوي پريشانت
هميشه در همه آئينه ها غبار نيم
مگر درآئينه هاي زلال چشمانت ...
اِلَهي وَ خَلّاقي وَ حِرزي وَ مَوئِلي
آنجا كه علي واسطه ي فيض خداست
برغير علي هر كه كند تكيه خطاست
با مدعيّان كور باطن گوئـيـد
آنجا كه خدا هست و علي نيست كجاست؟
اين كه دلتنگ توام اقرار ميخواهد مگر ؟
اين كه از من دلخوري انكار ميخواهد مگر ؟
وقت دل كندن به فكر باز پيوستن مباش
دل بريدن وعدهي ديدار ميخواهد مگر ؟
عقل اگر غيرت كند يك بار عاشق ميشويم
اشتباه ناگهان تكرار ميخواهد مگر ؟
من چرا رسوا شوم، يك شهر مشتاق تواند
لشكر عشاق، پرچمدار ميخواهد مگر ؟
با زبان بيزباني بارها گفتي: برو !
من كه دارم ميروم! اصرار ميخواهد مگر ؟
روح سرگردان من هر جا بخواهد ميرود
خانهي ديوانگان ديوار ميخواهد مگر ؟
ترانه: قيصر امين پور
خواننده: عليرضا افتخاري
آهنگساز: عباس خوشدل
اپكاش هواي يادهاي آمدنات
خالي از پيشبيني ديروقت رفتن بود
تا تمام تابستان را منتظر پاييز نميمانديم
حالا نميدانم دزدانه به كدام ستارهي دنباله دار وعده دادهاي
اما از قرار من اگر ميپرسي
با تمام احتمالات سرزدهي اين روزها
آمدنات هم شعر است
نيامدنات هم!
دعايت ميكنم علاقهي معصوم
..
موسيقي جديد بلاگ (+) پاييز، اثر انتونيو ويوالدي(از ميان آلبوم بهار،تابستان، پاييزوزمستان) براي شنيدن
پاييز؛
گوشه ي دستمالم
برگ سبز ي دوختــم
بهار؛
صداي گنجشكان را
زمستان؛
نقش پنجره را دوختم
تابستان؛
صداي دريا را
در اين اتاقِ بي دريچه
بي بهار
بي تو
قدسي قاضي نور
از "مثل يك حباب آبي"