جوشش درياست
خروش رود
بي شك كمي بالاتر
به چشمه اي مي رسند
كه تو هستي.

آبشار فدامي (بهار۹۱- فارس)
گروس عبدالملكيان
ستاره ھا را مي بينم
ھر شب
با اين كه دورند
و تو را در روز ھم، نمي بينم
كاش ستاره بودي...
عميد صادقي نسب
پ.ن: قبلا اين عكس توي گوگل ريدر شِر شده بود!
عشقت، پلنگ وحشي آدم شكار كن
چشمت، رميده آهوي دائم فرار كن
گيسوي انبرين تو سنبل به باد ده
ابروي خنجرين تو گل تار و مار كن
اخم تو ديكنندهي ارديبهشتماه
لبخند جانفزات زمستانبهاركن
بردي ز دل قرار و قرار اين چنين نبود
اي دلبر فراري دل بي قرار كن
يك تابش از نگاه شما آفتابسوز
اي نام نيك، يكشبه بياعتبار كن!
"محمدرضا طهماسبي"
ذخيره اي بنه از رنگ و بوي فصل بهار
كه مي رسند ز پي رهزنان بهمن و دي
چو گل نقاب برافكند و مرغ زد هو هو
منه ز دست پياله، چه ميكني؟ هي هي
بهار 91 شيراز