یکشنبه ۰۱ آذر ۹۴ | ۱۶:۰۱ ۶۱۹ بازديد
بر اين باغ تركخوردهبراين پاييز طولانيرسول ِتازه اي بفرست با اعجاز ِباراني...
مصطفي حسن زاده
ديگر به كجا مي روي اي طالب ِ آرام ؟
بيدل دهلوي
غريق ِ بحر ِ مودت،
ملامتش مكنيد..
جناب ِ سعدي
باز اي سپيده ي شبِ هجران،
نيامدي..
..
صبرم نديده اي كه چه زورق ِ شكسته ايست؟
..
اي تخته ام سپرده به طوفان ،
نيامدي..
هيچ وقت
هيچ وقت نقاش خوبي نخواهم شد
امشب دلي كشيدم
شبيه نيمه سيبي
كه به خاطر لرزش دستانم
در زير آواري از رنگ ها
ناپديد ماند ...
پ.ن: به بهانه سالمرگ حسين پناهي...
رسول نجفيان: «حسين براي بازي در يك گل و بهار مرحوم مقبلي را انتخاب كرده بود. پرسيدم چرا گفت چون سيب را با پوست مي خورد.»