شعر

شعر

ناخاطرات

۲۸۷ بازديد

چه قدر چاي
كه ننوشيدم
در كافه‌ هايي كه
با تو نرفتم
و چه نيمكت‌ها
كه مرا كنار تو
نديده
فراموش كردند...

مژگان عباسلو* اين عكس هم مناسب بود و شايد عام تر. نظر شما؟


باب الجواد راه ورودي به قلب توست..حاجت رواست هركه از اين راه ميرود؟*‏

۳۹۵ بازديد

آقا! قرارِ شاه و گدا يادتان كه هست؟
مشهد، حرم، وروديِ باب الجوادتان

شاعر؟!* شعر عنوان، بدون حالت سوالي، در اينجا آمده.
** تازه از مشهد آمده ام و اين سري، قسمت مان بود كه ورودهايمان از باب الجواد باشد.
*** خوشا به حال خيالي كه در حرم مانده...كه هرچه خاطره دارد، از آن محل مانده...

دارم قدم قدم به تو نزديك مي شوم

۲۸۴ بازديد

قلبي شكست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره مي زنند... مريضي شفا گرفت

ديدي كه سنگ در دل آيينه آب شد
ديدي كه آب حاجت آيينه را گرفت

خورشيد و آمد و به ضريح تو سجده كرد
اينجا براي صبح خودش روشنا گرفت

پيغمبري رسيد و در اين صحن پر ز نور
در هر رواق خلوت غار حرا گرفت

از آن طرف فرشته اي از آسمان رسيد
پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت

زير پرش نهاد و به سمت خدا پريد
تقديم حق نمود و سپس ارتقا گرفت

چشمي كنار اين همه باور نشست و بعد
عكسي به يادگار از اين صحنه ها گرفت

دارم قدم قدم به تو نزديك مي شوم
شعرم تمام فاصله ها را فرا گرفت

دارم به سمت پنجره فولاد مي روم
جايي كه دل شكست و مريضي شفا گرفت

رحمان نوازني
پ.ن: هفته پيش توفيق شد و رفتيم زيارت امام رئوف. ميخواستم قبل رفتن اين را بگذارم اما فرصت نشد. حالا ميآورم.يك نكته هم كه نميدانستم، اينكه؛ توي محرم و صفر، نقاره نميزنند.ضمناً برگرفته از اين پست است.


آنچه مي ماند از زندگي...

۲۸۷ بازديد

براي آنچه كه دوستش داري

از جان بايد بگذري ؛

بعد

مي ماند زندگي

و آنچه كه دوستش داشتي . . .
"شمس لنگرودي"


بر باد رفته...

۲۹۹ بازديد




با همين نيمه، همين معموليِ ساده بساز
دير كردي، نيمه‌ي عاشق ترم را باد برد... 

حامد عسكري

شور بپا مي كند، خون تو در هر مقام/ عشق به پايان رسيد، خون تو پايان نداشت

۲۸۹ بازديد

هيهات تا كه از نظرم رفت دلبرم
من خاك ره به سر چه كنم؟
خاك بر سر م
...

بيدل

ت.ن: در خرم آباد و بعضي شهرهاي ديگر، روز عاشورا، حوضچه هاي گِل آماده ميكنند كه مردم اول صبح، خودشان را به آن آغشته ميكنند و بعد هم كنار آتش مي ايستند تا خشك شوند و طي روز، مراسمات و دسته ها و سينه زني ها...
حركت برايم جالب بود... اين خاك بر سر شدن را نشان دادن، اين شور و اين حس...

پ.ن: جرقه اين پست، اينجا خورد. براي عصر عاشورا ست، هرچند ديرتر دارد فرصت بروز پيدا ميكند، اما زمانش درست خواهد خورد.


اين عشق مكرر است.

۲۹۰ بازديد

چشمامو مي بندمُ

 دلمُ ميسپارم 

به صدايِ فلوت ِ يدي كوره

كه هفتاد سال ِ تمامه

عاشق ِ يه دختره 14 ساله ي مو بوره..


حسين پناهي 


خام بدم ، پخته شدم ، سوختم.....

۴۰۵ بازديد
 

بهار نيز كه با خون ِگل وضو مي‏ساخت

هم از نخست به پاييز اقتدا مي‏كرد      

 حسين منزوي 

-----

+

عكس از اينجا


اين جهان تجلي‌گاه ِ اوست

۲۹۸ بازديد

من گاهي از شدتِ وضوح ِ خداوند در كودكانپر از هراس مي شوم ودل‌‌م شروع مي كند به تپيدن.دل‌م آن قدر بلند بلند مي تپدكه بهت‌‌زده مي دومتا از لايِ انگشتانِ كودكانخداوند را برگيرم..

مصطفى مستور
روي ماه خداوند را ببوس


بردار به دارم زن...

۳۱۴ بازديد

يك روز به شيدايي
در زلف تو آويزم
خود را چو فرو ريزم
با خاش درآميزم
وگرنه من همان خاكم كه هستم

يك روز سر زلف
بلوندت چينم بهر
دل مسكينم
اينم، جگرم
اينم، اينم
يك روز كه باشم مست
لايعقل و طرد و سست
يك روز ارس گردم
اطراف تو را گردم
كشتي شوم جاري
از خاك برآرم تو
بر آب نشانم تو

دور از همه بيزاري
درياي خزر گردم (هي)
خواهي تو اگر جونم
محصول هنر گردم
خواهي تو اگر جونم
يك روز بصر گردم
يك روز نظر گردم
پانصد سر سر در گم
اي واي اي واي اي واآآي
حبل المتين گيست
جمعا به تو آويزيم
لاتفرقوا و اعتصموا
لاتفرقوا و اعتصموا
و اعتصموا به حبل الله جميعا و لا تفرقوا...

يك روز به شيدايي
در زلف تو آويزم
يك روز دو چشمم خيس
يك روز دلم چون گيس
آشفته و ريساريس
بردار دگر بردار
بردار به دارم زن
از روي پل فرديس

درياي خزر گردم
خواهي تو اگر جونم
صد سينه سپر گردم
خواهي تو اگر جونم
يك روز بصر گردم
يك روز نظر گردم
پانصد سر سر در گم
اي واي اي واي اي واي

اي درد تو ام درمان
درد سر ناكامي
اي ياد توام مونس
در گوشه تنهايي
وي خاطره‌ات پونز
نوك تيز ته كف كفشم
اين سندل رسوايي
اين سندل رسوايي
گرگي تو و ميشم من
جمعا به تو آويزيم
آب از تو سريشم من
جمعا به تو آويزيم
اوگزاز و ديازپامي
جر زلفت آرامي
چون زلف تو نآرامم
رسوا و پريشم من
سشوار سشوار سشوار

درياي خرز گردم
خواهي تو اگر جونم
صد سينه سپر گردم
خواهي تو اگر جونم
محصول هنر گردم
خواهي تو اگر جونم
يك روز بصر گردم
يك روز نظر گردم
پانصد سر سر در گم
اي واي اي واي اي واي اي واي


از اينجا با صداي محسن نامجو بشنويد.