شعر

شعر

نگاه كن

۳۱۶ بازديد

نگاه كن
 تمام آسمان من
 پر از شهاب مي شود
  تو آمدي ز دورها و دورها
 ز سرزمين عطر ها و نورها
 نشانده اي مرا كنون به زورقي
 ز عاجها ز ابرها، بلورها
 مرا ببر اميد دلنواز من
 ببر به شهر شعر ها و شورها
 به راه پر ستاره  مي كشاني ام
 فراتر از ستاره مي نشاني ام

 نگاه كن
 من از ستاره سوختم
 لبالب از ستارگان تب شدم
 چو ماهيان سرخ رنگ ساده دل
 ستاره چين بركه هاي شب شدم
 چه دور بود پيش از اين زمين ما
 به اين كبود غرفه هاي آسمان
 كنون به گوش من دوباره مي رسد
 صداي تو
 صداي بال برفي فرشتگان
 نگاه كن كه من كجا رسيده ام
 به كهكشان به بيكران به جاودان

فروغ فرخزاد


فريبِ سراب

۳۲۴ بازديد
ستاره را گفتم:‏
كجاست مقصد اين كهكشان سرگشته؟
كجاست خانه اين ناخداي سرگردان؟
كجا به آب رسد تشنه با فريب سراب؟
ستاره گفت كه:‏
خاموش لحظه را درياب!‏



فريدون مشيري


بازي من و خدا

۳۱۷ بازديد


سالهاست
اسم بازي من و خدا
زندگي ست
هيچ چيز
مثل بازي قشنگ ما
عجيب نيست
بازي يي كه ساده است و سخت

عرفان نظر آهاري


ماه ِ من...

۳۰۵ بازديد



اگر ماه بودم ، به هرجا كه بودم
سراغ تو را از خدا مي گرفتم
وگر سنگ بودم، به هرجا كه بودي
سر رهگذار تو جا مي گرفتم .

اگر ماه بودي - به صد ناز - شايد
شبي بر لب بام من مي نشستي
وگر سنگ بودي ، به هرجا كه بودم
مرا مي شكستي ، مرا مي شكستي!

// فريدون مشيري //


عيش ِپوچ!

۳۲۱ بازديد



اندكي از قافله ي مور دورتر
تار تنيده يكي عنكبوت پير

مي پلكد دور و بر تارهاي خويش
چشم فرو دوخته بر پشه اي حقير

خوشتر ازين پرده فضا هيچ نيست ، هيچ
بهتر ازين پشه غذا عنكبوت گفت

نيست به از وزوز اين پشه نغمه اي
عيش همين است و همين : كار و خورد و خفت

از چمن دلكش و صحراي دلگشا
گفت خوش الحان مگسي قصه اي به من

خوشتر ازين پرده فضا هيچ نيست ، هيچ
جمله فريب است و دروغ است آن سخن


(اخوان ثالث)


تو درياي من بودي...

۳۳۰ بازديد


شنيدم چو قوي زيبا بميرد
فريبنده زادو فريبا بميرد

شب مرگ تنها نشيند كه موجي
رود گوشه اي دور و تنها بميرد

در ان گوشه چندان غزل مي سرايد
كه خود در ميان غزل ها بميرد

گروهي بر انند كاين مرغ زيبا
كجا عاشقي كرد انجا بميرد

شب مرگ از بيم انجا شتابد
كه از مرگ غافل شود تا بميرد

من اين نكته گيرم كه باور نكردم
نديدم كه قويي به صحرا بميرد

چو روزي از اغوش دريا بر ايد
شبي هم در اغوش دريا بميرد

تو در ياي من بودي اغوش وا كن
كه ميخواهد اين قوي تنها بميرد

(دكتر حميدي شيرازي)


با صداي حبيب -  دانلود مرگ قو -


لاله

۳۱۰ بازديد

تو مثل لاله ي پيش از طلوع دامنه ها/

كه سر به صخره گذارد/

غريبي و پاكي !

تو را ز وحشت طوفان /

به سينه مي فشرم/

عجب سعادت غمناكي !

 منوچهر آتشي         


سراب ِ وصل

۳۱۴ بازديد



دستانم ..
وقتي در اخرين ثانيه هاي سقوط
                                              -هبوط-
نااميدانه چنگ در هر خس و خاري مي نهد!

پاهايم..
وقتي دراين ماراتن دوار زنده ماندن!
ناي رفتن و توان ماندن ندارد.....


دلنوشته ها...
(كرشمه)


پ.ن: دوستي كامنت داده بود:
و خزان ، قرين ِ ناهمگون ِ صعود و هبوط..
تناقض ِ آفرينش ...وقتي كه برگ در اوج ِ طلايي رنگش ، هبوط ميكند..


بي كران

۳۳۴ بازديد



ساغرم ايينگي كرد و جهاني يافتم
 وان جهان را بي كران در بي كراني يافتم

ساحل آسايشي نبود كه من مانند موج
 رفتم از خود تا در اين دريا كراني يافتم


(شفيعي كد كني)


درياي وجود..

۱,۰۳۳ بازديد



بس كه دل‌تنگم اگر گريه كنم، مي‌گويند:
قطره‌اي قصدِ نشان‌دادنِ دريا دارد


(فاضل نظري)